
يكشنبه گذشته عيد پاك بود. يك زمان براي تشخيص پديده رستاخيز. چون نه تنها چيزي كه به نظر ميرسد مردهاست. البته، البته، نوع خاصي از مرگ كه ما از آن سخن ميگوييم، كمتر در مورد توقف زندگي است تا مرگ of. مرگ روش سابق ما براي انجام كارها. اين زندگي جديد است؟در نهايت، تولد دوباره واژهاي است كه ما براي توصيف چيزي يا فردي كه زماني چيز ديگري بود، استفاده ميكنيم، اما بعد، ناگهان و براي هميشه، تغيير كرد.اغلب، انتخاب تغيير در زندگي ما نتيجه مشكلات بزرگي است. ميگويند هيچ atheists در foxholes وجود ندارد. ما اغلب به اميد به وجود قدرت بالاتر در زمان فشار شديد تبديل ميشويم. اما آيا اين تنها راه براي شروع است؟ آيا ما بايد ضربه روحي را تجربه كنيم تا دوباره متولد شويم؟ و چه چيزي "دوباره" دوباره متولد ميشود؟در اين زمان بر روي فرمان سال شاهد تولد دوباره و رستاخيز زمين هستيم. از آنجا كه هر مولكول از بدن ما از همان زمين نشات ميگيرد، ما كاملاً با تمام چيزهايي كه آن تجربه ميكند، تشديد شدهايم. ما در طول بهار با زمين دوباره متولد ميشويم. ما از سختي زمستان براي تنفس هواي تازه و بو كشيدن فرايندهاي زندگي كه در اطرافمان شكل ميگيرند، آمدهايم. ما نميتوانيم كمك كنيم، اما به درون آن كشيده ميشويم. سرعت زمين تندتر و تندتر ميشود.اينجا يك چيز ارزشمند وجود دارد. اين فصل تنها يك اتفاق سالانه نيست - اين يك فرصت سالانه است. و در بحبوحه بحران سلامتي كه در حال حاضر با آن مواجه هستيم، اين فرصت بسيار بيشتر از معمول است.فكر ميكنيد چرا داستان رستاخيز با همه اين همه برگزار ميشود؟ چون در مورد اميد است. اين داستاني از نااميدي است كه به پيروزي تبديل شدهاست. چه كسي از آن چيزي نميخواهد؟اما نيازي نيست كه داستان رستاخيز را به معناي واقعي به دست آوريم و ارزش داشته باشيم. اين به آن معنا نيست كه فكر ميكنم اگر اين ايمان شما است، بايد از ايمان خود صرفنظر كنيد. منظورم اين است كه هر ايده روحاني ارزش نمكي خود را دارد كه بتواند بدون در نظر گرفتن عقايد شخصي خودش درباره مير، بر روي خودش بايستد
aculous. منافع ايده رستاخيز، چه نمادين و چه به معناي واقعي، اكنون براي همه است.پس اگر به طور نمادين آن را برگزار كنيم، توجه زيادي در مورد اين داستان وجود دارد. تبديل اهميت زيادي از طريق فرآيند of صورت ميگيرد. زيبايي و حقيقت و بركت وجود دارد. يك "اجاره جديد در زندگي"، همان طور كه بود. تحولي پايدار و عميق در نتيجه بدترين تجربه قابلتصور رخ ميدهد.درسي كه در اينجا وجود دارد اين است كه به دشواريهاي زندگي خود توجه كنيد و عمداً از آنها به عنوان فرصت براي تبديل شخصي استفاده كنيد. عيسي احساسات بسيار متفاوتي در مورد فرآيند دگرگوني داشت كه در شرف انجامش بود، حتي در مدتي كه به سمت آن حركت ميكرد. او دعا ميكرد كه اين مصيبت از كنارش بگذرد و از چيزي كه ممكن است برايش ناشناخته باشد ترسيد. بدون توجه به عقيده شخصي شما، عيسي لااقل انسان بود. ما هم مثل ما هستيم.من فكر ميكنم كليد در اينجا تمركز حواس است. اين به سختيها در زندگي شما توجه ميكند و راههايي براي بلوغ از طريق تجربه آنها پيدا ميكند. مهم نيست كه در آينده چه كار كنيم، و يا هر گونه سرنخي درباره اينكه كدام بخش از شما واقعاً تغيير كردهاست، يا چه طور. لازم نيست قبل از پايان تست همه پاسخها را بدانيد. فقط بايد توجه كني.شما فقط بايد براي آن آماده باشيد. بازش كن. شما نميتوانيد آن را پيشبيني كنيد چون هنوز نميدانيد قبل از رسيدن به آنجا چه نياز خواهيد داشت. گاهي اوقات، اگر نه هميشه، خط از نقطه A تا نقطه B، تبديل به بسياري از آنها ميشود، كه بيشترشان دور از انتظار هستند، همه آنها ارزشمند هستند. با اضطراب خود چه كار خواهيد كرد؟ بگذاريد شما نياز خود را به كنترل داشته باشيد. اين تو را عقب نگه ميدارد.در حال حاضر، ما يك نوع خاص از brokenness را تجربه ميكنيم كه هيچ كدام از ما تا به حال تجربه نكرده ايم. طبيعي است كه اضطراب را نسبت به ناشناختهها داشته باشيم. اما آيا ميخواهيد آن طور زندگي كنيد؟ يا ترجيح ميدهيد چيز زيبايي از اين تجربه بسازيد، كه هيچ يك از ما نميتوانيم از آن فرار كنيم، بنابراين ممكن است با آن يك باغ بزرگ بسازيم.
ight؟ما چنان درگير موفقيت هستيم كه همه اشكال شكست - اگر چه بخش بسيار ضروري از هر داستان موفقيت - از ديد پنهان هستند، دانش درون هر اشتباه و تغيير اشتباه را هدر ميدهند. آيا اين شرم و غرور واقعاً لازم است؟ چه ميشود اگر يك ديدگاه كاملاً متضاد از brokenness و شكست را اتخاذ كنيم؟ چه ميشد اگر ما انتخاب كنيم كه از resentment و ترس از تغيير استفاده كنيم؟ايمان من به من ميگويد كه اين تغيير در نگرش چيزي است كه ما را به شدت منتقل ميكند. ايمان من، مرا تشويق ميكند كه ديدگاه متفاوتي از رنج كشيدن را به عنوان يك انتخاب از روش زندگي ام در نظر بگيرم. اين كه من نبايد به خاطر اجازه دادن به درد و رنج، از خداوند متنفر باشم، اما از خدا بابت هر چيزي كه در عذاب است تشكر ميكنم. كه ما به خاطر آنچه كه عشق در حال حاضر است، تشكر ميكنيم و آماده ايم كه توجه خود را به ما جلب كنيم.در اين زمان، اجازه ميدهد كه داستان عيد پاك براي شما فرصتي براي تبديل شدن به چيزي باشد كه از تاريخ خود منحرف نشود، كه به خاطر ميوه اين مو از دست نرود، بلكه در آن چه كه به آن تبديل شدهاست. شما ارباب آنچه خداوند به شما دادهاست هستيد. تجربه خود را مانند چرخ يك كشتي در نظر بگيريد و آن سكان را به بندري كه هرگز انتظارش را نداريد هدايت كنيد.Wil Darcangelo، M.Div.،، كشيش اول كليساي UU و از كليساي First، يكتا پرست، در لنكستر، است. او همچنين بنيانگذار پروژه mentorship Tribe است. wildarcangelo@gmail.com Email. او را در توييتر دنبال كنيد. وبلاگ او، تفكر اميدوار، ميتواند در www.hopefulthinkingworld.blogspot.com يافت شود.
منبع